سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  بازدید امروز: 15  بازدید دیروز: 0   کل بازدیدها: 82977
 
قصه با تو بودن
 
......سرنوشت......
نویسنده: مسافر تقدیر(جمعه 85/6/31 ساعت 2:14 صبح)

شب با تمام سیا هی اش  دوباره از راه می رسد . و من از پنجره ی اتاق کوچکم ، غرق در تنهایی بی کران به دنبال  تک ستاره آسمانی ام می گردم . وای خدای من پس چرا امشب خبری از چشمک های زیبای ستاره خوشبختی من در آسمان نیست ؟. نکند دلش را دلتنگی ها به اسارات برده اند ؟. نکند برق چشمانش را به روی التهاب قلبم بسته است ؟. آه خدای من . آسمان با این همه ستاره بدون ستاره من چقدر تاریک است .

رفته است و مهرش از دلم نمی رود        ای ستاره ها ، چه شد که او مرا نخواست

ای ستاره ها ، ستاره ها ، ستاره ها          پس  دیار  عاشقان   جاودان  کجا ست ؟

امشب ابر های سیاه دل فکر پلیدی در سر دارند . امشب دست بی رحم تند باد سرنوشت شتابان ابرهای سیاه را در آغوش هم قرار میدهد . آسمان خواهد گریست . خدایا ستاره ی مهربان من کجاست ؟



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دوستت دارم با من بمان
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| پیوندهای روانه ||
رایانه - تکنولوژی .. [50]
رهگذر [125]
ترنم عاشقی (آبجی مینا) [37]
لینک دوستان [83]
[آرشیو(4)]


|| مطالب بایگانی شده ||
مهر ماه
آبان ماه
زمستان 1385
پاییز 1385

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
قصه با تو بودن
مسافر تقدیر
ماساکنان معبد عشقیم آنجا ز کفر و دین خبری نیست مقصد اگرحریم توباشد برهیچ فرقه بسته دری نیست

|| لوگوی وبلاگ من ||
قصه با تو بودن

|| لینک دوستان من ||
دوستان خوبم

|| لوگوی دوستان من ||





|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||


|| وضعیت من در یاهو ||
یــــاهـو